صومعه سرا

خبر صومعه سرا به زبانی دیگر

صومعه سرا

خبر صومعه سرا به زبانی دیگر

شایعات را در این وبلاگ بخوانید.....با ما همراه باشید...

۳ مطلب در خرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

یه روز خونه یکی از بچه ها بودم دیدم گوشیم زنگ میخوره...جواب دادم دیدم مامانم با استرس فراوان برگشت گفت: کجایی؟؟


گفتم خونه یکی از بچه ها (شب بود) گفت همونجا بمون تا فردا صبح!


برگشتم گفتم آخه برا چی، اتفاقی افتاده؟

گفت: خبر نداری! یه عده وهابی از عربستان ریختن تو گیلان دارن آدما رو میدزدن الان بری تو خیابونا تو رو میدزدن ( :| )

گفتم نه بابا شایعه است اگه خبری بود من میفهمیدم......خلاصه قطع کردم و زنگ زدم این ور اونور جویا شدم

هر جا زنگ زدم گفتن شایعه شده واقعیت نداره و این شایعه از انزلی شروع شده....زنگ زدم به یکی از بچه ها تو انزلی(این پسره اونجا کارش درسته از همه چی خبر داره)

وقتی زنگ زدم متوجه شدم این قضیه از کجا آب میخوره....

گویا یه دختر بچه رو تو انزلی دزدیدن و این قضیه باعث ترس بقیه پدر مادرا شده و اینطوری شایعه درست شده که اون بنده خدا رو وهابیا دزدیدن بعد از اونجایی که پدر مادرا همیشه نگرانن این موضوع خیلی سریع تو شهرا پیچید و به قول معروف یک کلاغ چهل کلاغ شد..


به قول یکی از بچه ها این قضیه برای ما بد هم نشد... دیگه ظهر ها خوب میتونیم بخوابیم دیگه این بچه ها هر روز نمیریزن تو خیابونا بازی کنن رو مخ ما راه برن....

خلاصه ترس از یک چیز برای بعضیا بده برای بعضی ها خوب

راستی  یادم رفت بگم:::: هیچ دختری در شهرستان بزرگ صومعه سرا و شهرستان های همسایه به وسیله وهابی ها دزدیده نشده.

تا حالا دقت کردین میدون وسط شهر صومعه سرا چقدر بزرگه؟

اندازش به قدریه که میشه اونو دو تا میدون کرد....یا حد اقل میشه اونو به صورت یه میدون خوشگل درش آورد مثل سبز میدون....حالا منظورم این نیست خود سبز میدونو پیاده کنن تو اونجا..(خودم میدونم سایزشون فرق میکنه) منظورم اینه که تزئینش کنن اونم با درخت های تزئینی که جدیدا اومدن دوتا صندلی بذارن وسطش خلاصه تمیزش کنن.

میدون به این بزرگی و زشتی من تا حالا تو هیچ شهری ندیدم، نمیدونم شهردار میخواد چی کار کنه ولی به نظر من اولین حرکتش باید حذف اون تلوزیون باشه چون خدایی جاش وحشتناکه و خیلی زشته.....

اگه اون تلوزیون ورودی خیابون طالقانی بود بهتر نبود؟

سلام این اولین مطلب منه تو این سایت... امیدوارم خدا بخیر کنه!!


تو یه رستوران بین راهی نشسته بودیم داشتیم غذا میخوردیم دو نفر پشت ما نشسته بودن داشتن با یه بابایی حرف میزدن که کل حرفاشون به این صورت بود:


این دونفر برای یکی از روستاهای شهرستان همسایه یعنی فومن بودن و میگفتن تو روستای ما یه کارخونه بزرگ هست که خیلی آلاینده تولید میکنه و تمام همسایه ها رو آزار میده، قبلا برای این موضوع شکایت کرده بودن و این شرکت یه فیلتر 3 میلیاردی نصب کرده تا آلایندش کمتر بشه (خوب تا اینجا که شرکت جلوه خوبی نشون داده)

اما یه مشکل دیگه غیر دود هم بود و اون پسماند ها و همینطور آب هایی بود که از این کارخونه بزرگ بیرون میومد... تازه جالب اینجاست که یکی از این افراد میگفت که این شرکت شب ها فیلترشو خاموش میکنه تا این فیلتر عمر بیشتری بکنه (حالا من اینو دقیق نمیدونم که امکان داره فیلترو خاموش کنی یا نه) مرده میگفت وقتی شب میشه خاموشش میکنن تا کسی نفهمه ( :| واقعا عجب آدمایی هستن)  ...خلاصه کلام این که اون دوتا بیشتر از اینکه از کارخونه بد بگن از مسئولین عزیز بد میگفتن.

مرده میگفت  رفته بودیم یکی از ادارات تا شکایت این کارخونه رو بکنیم بعد چند دقیقه متوجه شدیم دارن از ما بازجویی میکنن انگار ما مشکل داریم که از این کارخونه ایراد گرفتیم....خلاصه اینکه هنوز هم این قضیه برای خود من جالب نشده بود تا اینکه اون مرده که این دونفر داشتن باهاش صحبت میکردن برگشت گفت: مگه نمیدونید...فلان مسئول مهم شهرستان فومن تو این شرکت بزرگ سهام داره...

اینو که گفت اون دوتا انگار متوجه شده بودن که کاری از دستشون بر نمیاد و خیلی ریلکس نشستن باقی غذا رو خوردن...


جالبه انگار اومده بودن داخل یه کوچه بن بست برای همین سرو کج کردن برگشتن، بدون هیچ مبارزه ایی..

برای من جالب بود که دو نفر که نماینده یه روستا بودن وقتی اسم یه مسئول رو شنیدن کاملا از اعتراض دست برداشتن و ساکت شدن...

  • صومعه سرا